مرگ
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستان غبار الود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
بعدها نام مرا باران و باد
نرم می شویند از رخسار سنگ
گور گمنام میماند به راه
فارغ از افسانه های نام و ننگ